نسبی گرایی فرهنگی
![نسبی گرایی فرهنگی](/wp-content/uploads/artigos/2117/thyrdnd2me.jpg)
فهرست مطالب
نسبیگرایی فرهنگی دیدگاهی است که در حوزه انسانشناسی بسیار جذب شده است که فرهنگهای مختلف را عاری از قومگرایی درک میکند. یعنی ناظر آغشته به این بینش سعی می کند از طریق جهان بینی خود و تجربیات خود از قضاوت دیگران در مورد دیگران اجتناب کند.
همانطور که انتظار می رود، برای تعریف درست مفهوم نسبیت فرهنگی، مفید است. مفاهیمی مانند نسبی گرایی، فرهنگ و سایر موارد را درک کنید.
نسبیت گرایی، طبق دایره المعارف فلسفه استنفورد، نسبی گرایی را به طور کلی این دیدگاه تعریف می کند که صدق و کذب، درست و نادرست، الگوهای استدلالی و رویههای توجیهی محصول اعمال و شرایط ارزیابی متفاوتی هستند که اقتدار آنها در متن اصلی وجود دارد.
فرهنگ، اسمی که صفت فرهنگی از آن مشتق میشود، میتواند به عنوان «مجموعه» تعریف شود. اعتقادات، ارزش ها، اشکال سازمان اجتماعی و محصولات مادی یک گروه اجتماعی، مذهبی یا نژادی.
نسبیت گرایی فرهنگی، بنابراین درک این است که یک فرهنگ برای خود اقتدار است و جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی دارند. ، باورها و ارزش هایی که ممکن است ناظران خارجی را شگفت زده یا حتی شوکه کند.
هدف نسبیت گرایی فرهنگی این است که امکان تحقیق در مورد عقاید، باورها و آداب و رسوم یک جمعیت را به نحوی انجام دهد.علمی، حتی در مورد عناصر فرهنگی که باعث غرابت محقق می شود. بنابراین، پیشفرض میگیرد که ناظر تا حد امکان خود را از پیشداوریها و شرطیسازیهای فرهنگ خود پاک کند.
نمونهای از کاربرد نسبیگرایی فرهنگی را میتوان در مطالعه جوامع بومی مشاهده کرد که دارای آداب و رسوم و باورهای متفاوتی که در جوامعی که محققین از آن آمده اند رایج است. یا اذعان یک محقق غربی به این واقعیت که در برخی از کشورهای آسیایی از سگ به عنوان غذا استفاده می شود، چیزی خارج از عادات بیشتر غربی ها.
مفهوم نسبیت فرهنگی نه تنها می تواند در جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادههای جوامعی غیر از ناظر، زیرا میتواند به جامعه اجازه دهد تا رویکردی فراگیرتر و درکتر نسبت به افراد یا گروههای درون آن ایجاد کند که رفتاری متفاوت از آنچه انتظار میرود یا آنچه عموماً قابل قبول است، دارند.
همچنین ببینید: تعبیر خواب آتش چیست؟اگرچه فرانتس بواس، مردم شناس آمریکایی متولد آلمان، هرگز از عبارت «نسبی گرایی فرهنگی» استفاده نکرد که تنها پس از مرگ او رایج شد، آنچه که امروزه به عنوان نسبیت گرایی فرهنگی شناخته می شود را می توان ترکیبی از ایده های او دانست که توسط دانشجویان آن رایج شد.
رابطه بین انسان شناسی و نسبیت گرایی فرهنگی مانند رابطه بین علم و موضع معرفت شناختی است (یعنی،با اشاره به دانش و ابزار کسب آن).
همچنین ببینید: تعبیر خواب دیدن گوشت چیست؟قوم گرایی و نسبی گرایی فرهنگی
برای درک بهتر نسبی گرایی فرهنگی، تعمیق در این زمینه مفید است. روابط بین آن و قوم گرایی.
از اواخر قرن نوزدهم، در حالی که جامعه شناسی پیامدهای ظهور و توسعه سرمایه داری صنعتی را در جوامع صنعتی مطالعه می کرد، انسان شناسی مردمان جوامعی را که از شهر بزرگ غربی دور بودند مطالعه می کرد. مراکز، مردمی با آداب و رسوم کاملاً متفاوت با جوامع سرمایه داری صنعتی.
جوامع به دو دسته برتر و فرودست تقسیم می شدند که هر چه بیشتر به جوامع «برتر» غربی شباهت داشته باشند، آنها را مرتب می کردند و پیشرفته می دانستند. نسبیت گرایی فرهنگی به عنوان واکنشی به این قوم گرایی که بر انسان شناسی مسلط بود، پدیدار شد.
به یاد داشته باشید که دیدگاه قوم مدارانه، دیدگاه ناظری است که جامعه خود را معیار قضاوت برای دیگران قرار می دهد.
فرهنگی. با این حال، نسبیت گرایی از به کار بردن اصطلاحاتی مانند «برتر» یا «فراتر» اجتناب میکند، در عوض تلاش میکند تا هر تمدن را بر حسب تجربهاش درک کند، تلاش کند تا بفهمد که چگونه عادات، باورها و ایدههایش با تجربه آن مطابقت دارد. اعضا و نقشی که در آن جامعه ایفا می کنند.
از طریق نسبیت گرایی فرهنگی، انسان شناسی وتنوع فرهنگی یافت می شود، کسی که می تواند درک کند که چگونه خود را در یک جامعه و بین جوامع مختلف نشان می دهد.
برخی از نویسندگان از عبارت نسبی گرایی اجتماعی برای اشاره به نسبی شدن ارزش های اخلاقی، ارزش های زیبایی شناختی یا باورهای بین جوامع مختلف یا بین گروه های مختلف متعلق به یک جامعه.