انسان معیار همه چیز است
فهرست مطالب
انسان میزان همه چیز است نقل قولی از سوفسطای یونانی پروتاگوراس است.
معنای انسان میزان همه چیز است به مفهوم نسبیت ، که در آن هر فردی یک چیز را به روشی خاص درک می کند.
این عبارت بر اساس نظریه هراکلیتوس فیلسوف پیشاسقراطی است که شرح جریان پیوسته را ارائه کرده است. از واقعیت، با بیان اینکه دانش را می توان به دلیل شرایط متغیر درک انسان تغییر داد .
گزاره جمله ای که گزیده ای از انسان ارائه می کند. معیار همه چیز است» به دنبال بیان یک نسبی گرایی رادیکال است، پس از همه این به این معنی است که انکار هر چیزی وجود دارد که درست یا نادرست است، صرف نظر از رابطه آن با یک فرد معین.
پروتاگوراس این موضوع را انکار می کند. وجود امکان یک معیار جهانی که به انسان اجازه می دهد حقیقت را بشناسد و آن را از باطل جدا کند.
اشیاء به شکلی است که در نظر انسان ظاهر می شوند که با بعد فردی آن درک می شود.
همچنین ببینید: خواب دیدن کرم: بیرون آمدن از شما، بیرون آمدن از بدن، بیرون آمدن از بینی و غیره.بین درست و نادرست، بین زیبا و زشت، بین خوب و بد نسبیت وجود دارد. اصطلاح دیگر این رابطه، مردانی است که دارای فردیت و ذهنیت های تقلیل ناپذیر هستند.
همچنین ببینید: معنی الهیاتبر اساس فلسفه، می توان رابطه ای بین این جمله توسط پروتاگوراس و بینش سوفسطاییان از حقیقت تعریف کرد.زیرا این عبارت با آموزه های سوفسطایی که به نوبه خود از نسبیت گرایی و سوبژکتیویته دفاع می کردند مناسب است.
یعنی هر فردی حقیقت خود را می سازد. بنابراین، آنچه برای یک فرد صادق است ممکن است برای فرد دیگر صادق نباشد.
پروتاگوراس به عنوان پیشرو نسبیت وجودی موجود در نویسندگانی مانند لوئیجی پیراندلو دیده می شود. از نظر پروتاگوراس، فضیلت اصلی انسان بلاغت است، بالاخره هیچ حقیقتی وجود ندارد - چه از نظر اخلاقی و چه از نظر ماهیت - و «حقیقت» را کسانی تعریف میکنند که در بلاغت و هنر متقاعد کردن تسلط دارند.
در پروتاگوراس در اثر خود، «آنتیلوژیها»، آنچه را ارسطو انکار اصل عدم تناقض مینامید، آموخت، یعنی حقیقت همزمان تضادها در رابطه با همان و شناسایی درست و نادرست خواهد بود.
در نظر پروتاگوراس، تعلیم او در مورد اصل دلایل دوگانه متناقض بود، جایی که او نشان داد که برای هر سخنی در مورد چیزی، ممکن است با دیگری با همان ظاهر حقیقت مخالفت کرد.
به این ترتیب، این بدان معناست که از آنجایی که هیچ حقیقت انکارناپذیری وجود ندارد، بلکه فقط حقایق نسبی وجود دارد، امکان رد هر ادعا یا انکاری، هر چه که باشد، وجود دارد، زیرا همیشه می توان (از طریق مهارت بلاغی) سخنی گفت که آنچه را که به نظر می رسد از بین ببرد. محکم ترین حقیقت باشد.
عبارت «انسان همان استاندازه گیری همه چیز» برخلاف عقاید سقراط بود، زیرا او از حقیقت مطلق و حقایق دارای ارزش جهانی دفاع می کرد.
سقراط به شدت از سفسطه انتقاد می کرد، زیرا از بلاغت و نسبی گرایی به عنوان ابزار استفاده می کرد. به اهداف خاصی دست می یابند.
سوفسطاییان حتی از شاگردان خود پول می گرفتند تا فنون گفتار را به آنها بیاموزند تا شنوندگان خود را متقاعد کنند.
تفسیر عبارت انسان معیار است. همه چیز
توضیح عبارت «انسان معیار همه چیز است» این احتمال را مطرح میکند که انسان این قدرت را دارد که به چیزها ارزش یا معنا بدهد و حس واقعی خود را توسعه دهد. 3>
بنابراین هر گزاره ای نسبت به دیدگاه، جامعه یا حتی طرز تفکر است.
نمونه ای ساده از کاربرد عبارت «انسان معیار همه چیزها» این است که دیدگاه و ادراک دو نفر را در رابطه با یک موقعیت، هر چه که باشد، آزمایش کنیم.
برای مردی که باد برایش سرد به نظر می رسد، سرد است، اما برای مردی که برای او سرد است. باد گرم به نظر می رسد، او گرم است. این مثال نشان می دهد که هر انسانی معیار ادراک خود، غیر قابل تردید و خطاناپذیر است.