مارکسیسم

 مارکسیسم

David Ball

مارکسیسم یک روش شناسی مطالعه اجتماعی-اقتصادی است که بر روابط طبقاتی و تضاد اجتماعی تمرکز دارد و از دیدگاه ماتریالیستی استفاده می کند. تکامل تاریخ . این روشی است که از بررسی های اقتصادی و سیاسی اجتماعی بهره می برد و برای تحلیل و نقد توسعه نظام سرمایه داری و نقش مبارزه طبقاتی در تحول اقتصادی سیستمی به کار می رود.

<0 نظریه پردازان اصلی مارکسیسم تحت تأثیر فیلسوفان آلمانی فریدریش انگلسو کارل مارکسبودند، که دومی اثر سرمایهرا نوشته است که مرجع بزرگی در مورد مارکسیست است. تئوری. مارکسیسم یک جریان فکریاست که هم یک نظریه اقتصادی و یک نظریه جامعه شناختی را در بر می گیرد و هم بخشی از یک روش فلسفیبا دیدگاه انقلابی خود از تغییر اجتماعی است.

مارکسیسم چیست؟

درک مارکسیسم بر اساس تفکر ماتریالیستی توسعه اجتماعی است. نقطه شروع این توسعه، فعالیت های اقتصادی لازم برای رفع نیازهای مادی همه خواهد بود. مدل‌های تولید و سازمان اقتصادی به‌عنوان منشأ یا تأثیر سایر پدیده‌های اجتماعی مانند روابط اجتماعی، نظام‌های سیاسی و حقوقی، مسائل اخلاقی و ایدئولوژی‌ها شناخته می‌شوند. بنابراین، نظام اقتصادیو روابط اجتماعی را به ترتیب زیربنا و روبنا می نامند.

از تحلیل مارکسیستی، تعارض بین طبقات اجتماعی در درون نظام سرمایه داری به دلیل تشدید تضادها بین ظرفیت بالای بهره وری مکانیزاسیون به وجود می آید. و اجتماعی شدن طبقه پرولتاریا، و همچنین مالکیت خصوصی و تولید مازاد، توسط بورژوازی، بخش کوچکی از جمعیت که به عنوان مالک عمل می کنند، به سود تبدیل شد. برای پرولتاریای کارگر، ورطه ناشی از سود بورژوازی مشهود است، که باعث ایجاد تضاد برانگیخته بین طبقات می شود که تنها می تواند به یک انقلاب اجتماعی ختم شود.

آنچه مارکسیسم تصور می کند این است که در دراز مدت انقلاب اجتماعی در یک سیستم سوسیالیستی به اوج خود می رسد - جایی که مالکیت ابزار تولید تعاونی است و توزیع و تولید حقوق برابر برای همه اعضای جامعه است. مارکس حتی این تفکر را با این ایده کامل می کند که با پیشرفت تکنولوژی و در نتیجه نیروهای مولد، سوسیالیسم در نهایت خود را به مرحله کمونیستی توسعه اجتماعی تبدیل می کند، جامعه ای بدون دولت، بدون تقسیم طبقاتی. در کمونیسم ، مالکیت مشترک است و شعار "به هرکس به اندازه تواناییش. به هر کس، بنا به نیازش، یک شعار ممکن است.

همچنین ببینید: تعبیر خواب گریه نوزاد چیست؟

اندیشه مارکسیستی در موردماتریالیسم تاریخی به طور گسترده در دانشگاه در موضوعاتی، به ویژه در علوم انسانی، مانند انسان شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، مطالعات رسانه ای و فلسفه پذیرفته شده است. درک این که جوامع انسانی از توزیع منابع به اعضای خود توسعه می یابند همچنین مستلزم درک ساختار فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و آداب و رسوم جاری در جوامع است.

نمونه خوبی از این نظریه را می توان در انقلابی فرانسه مشاهده کرد. روند دوره روشنگری در طی این ساختار اجتماعی جدید که رخ داد، توسعه اقتصاد شکل گرفته توسط سرمایه داری، ایجاد یک رژیم سیاسی جدید و همچنین قوانین و آداب و رسوم جدیدی را که شروع به بخشی از انطباق با این واقعیت کردند، تحمیل کرد. به عنوان مثال، آداب و رسوم فئودالی منسوخ شد و منقرض شد.

اصولاً، اندیشه مارکسیستی که توسط این دو فیلسوف ایده آل شده است، به این نتیجه می رسد که تاریخ همه جوامع از طریق مبارزه طبقاتی بیان می شود، پدیده ای که می توان آن را در کل مشاهده کرد. دوره تاریخ بشریت.

ویژگی های مارکسیسم چیست؟

به گفته لنین در اثر خود "سه منبع و سه بخش سازنده مارکسیسم"، پایه های اصلی مارکسیسم مارکسیسم فلسفه آلمانی است، از ماتریالیسم فلسفی تا دیالکتیک. اقتصاد سیاسی انگلیس، از توسعه نظریهارزش و کار، از جایی که مفهوم ارزش اضافی ناشی می شود. و سوسیالیسم فرانسوی، از طریق تحلیل ایده‌ها و تجربیات سوسیالیست‌های آرمان‌شهر فرانسوی.

در سال 1848، فیلسوفان کارل مارکس و فردریش انگلس مانیفست کمونیست را منتشر کردند، جایی که آنها واقعیتی را که در آن زندگی می‌کردند تحلیل کردند. بنابراین، آنها به نتایجی در مورد تولید، استثمار پرولتاریا، مالکیت و کار رسیدند. بنابراین مارکس و انگلس پیشنهادی برای پایان مدل سرمایه داری و آغاز مدل سوسیالیستی ارائه می دهند که در آن توده ها ابزار تولید و در نتیجه قدرت اقتصادی و سیاسی را در اختیار بگیرند.

از مانیفست کمونیست می توان با برخی از ویژگی های مارکسیسم تماس گرفت. از جمله ماتریالیسم تاریخی، مفهوم ارزش اضافی، مبارزه طبقاتی و انقلاب سوسیالیستی است که در کمونیسم به اوج خود می رسد.

ماتریالیسم تاریخی نشان می دهد که شرایط مادی، یعنی اقتصادی، وقایع تاریخی و ویژگی های یک جامعه مفهوم ارزش اضافی استثمار کارگر توسط صاحب ابزار تولید، یعنی بورژوازی را توضیح می دهد. تفاوت بین ثروت توزیع شده بین کارگران و کارآفرینان مفهوم سود است که باعث انباشت سرمایه می شود. مبارزه طبقاتی اصطکاک ناشی از ارزش اضافی بین کسانی است که استثمار می شوند و کسانی که استثمار می کنند - و اینمبارزه باعث یک انقلاب اجتماعی می شود که سرمایه داری را نابود می کند و جای خود را به کمونیسم می دهد. بنابراین، از طریق انقلاب، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی از بین می‌رود.

مارکسیسم فرهنگی چیست؟

مارکسیسم فرهنگی اصطلاحی است که عمدتاً توسط حق برای ابطال آنچه مخالف است استفاده می‌شود. هدف شما، پس سمت چپ را پایین بیاورید. این یک استراتژی گفتمانی است که اعمالی را که محافظه کارانه نیستند، به گونه ای تعمیم می دهد که گویی محصول یک رادیکالیسم چپ هستند>و چپ .

راست افراطی از اصطلاح مارکسیسم فرهنگی استفاده می کند تا تنوع اندیشه ای را در بر گیرد که با مدل جناح راست مطابقت ندارد. مانند بی خدایی، آزادی جنسی، حقوق جامعه دگرباشان جنسی، فمینیسم، لیبرالیسم ، سوسیالیسم، آنارشیسم و دیگر هویت های چند فرهنگی که به دنبال فضا در دنیای غرب تحت سلطه فرهنگ مسیحی آمریکایی هستند.

در طول جنگ جهانی دوم، نظریه پردازان و فیلسوفانی مانند آدورنو، هورکهایمر، مارکوزه و والتر بنیامین، دانشگاهیان یهودی مهاجر از آلمان به نیویورک، گرد هم آمدند تا تلاش کنند دلایل طبقه پرولتاریا را که هنوز قادر به تأسیس یک جامعه نیست، بشناسند. شورش علیه بورژوازی؛ به این نتیجه رسیدند که مشکل بزرگ پیوند دین با فرهنگ توده ای است.تحت تأثیر نظریه روانکاوی فروید. بنابراین، آنها این نظریه را مطرح کردند که این دو عامل ذکر شده راهی برای گسترش «آگاهی کاذب» جمعی به توده‌ها است که از نظر فرهنگی از بورژوازی جدا مانده‌اند، بدون اینکه بتوانند بیگانگی متحمل شده را تجسم کنند. این نظریه پردازان معتقد بودند که آگاهی انقلاب را می توان با روان از قالب های فرهنگی جدید رها کرد. اپوزیسیون بورژوایی البته این ایده را نمی پسندد و مفهوم مارکسیسم فرهنگی را در این نوع تفکر به کار می برد.

مارکسیسم در فلسفه

در فلسفه، تفکر مارکسیستی تأثیر زیادی داشت. در هگل، و همچنین برداشت ماتریالیستی فویرباخ. آنچه مارکس درک کرد و در مورد تفکر خود درباره فویرباخ و هگل به کار برد، امکاناتی بود که این افکار فلسفی می توانستند به عنوان ترکیبی بین تحلیل انتقادی و تحقق فلسفه، یعنی از بیگانگی واقعی، مادی و انسان ارائه دهند.

مارکس علیرغم تأثیرپذیری از هگل، به شدت از سیستم ایده آلیستی او انتقاد کرد. برای هگل، فلسفه از واقعیت ساخته شده است، در حالی که برای مارکس، فلسفه نیاز به تمرکز بر واقعیت دارد. از آگاهی بشریت نسبت به نیاز خود به بقا است که می توان به تاریخ و مسیری که فلسفه تا به امروز طی کرده است فکر کرد.جنبش آزادی‌بخش پرولتری، ساخت تاکتیک‌ها و نظریه‌های جامعه کمونیستی. مارکسیسم-لنینیسم با کشف منشأ نابرابری‌های اجتماعی، از منافع اکثریت دفاع می‌کند و به دنبال ترسیم راهی در برابر استثمار است. بنابراین، می توان آن را تاکتیکی برای دستیابی به رهایی کارگران و مردم تحت ستم برای ساختن یک نظام سیاسی سوسیالیستی-کمونیستی دانست.

به عنوان یک نظریه علمی توسعه اجتماعی عمل می کند. این به تشخیص واقعیت محدود نمی شود، بلکه به شناسایی تضادهایی که تغییرات را تعیین و ترویج می کنند، محدود نمی شود. از این جهت با سوسیالیسم آرمان‌شهری که تنها جامعه‌ای عادلانه و برابری‌خواه را توصیف می‌کند، بدون ارائه ابزاری برای دستیابی به آن، تفاوت دارد. ماموریت حسی است که برای پرولتاریا در مبارزه برای سرنگونی سرمایه داری و ساخت سوسیالیسم و ​​کمونیسم تعیین شده است. مارکسیسم-لنینیسم نیز ضرورت تاریخی ایجاد حزب پرولتاریا را به عنوان یکی از مهمترین دلایل تضمین انقلاب تشکیل می داد.

این اصطلاح در اواخر دهه 1920، پس از مرگ لنین، برای بیان ادامه ایجاد شد. از اندیشه دو نظریه پرداز. در دوره استالینیسم این تفکر ارتدکس فرض می شد و دکترین رسمی اتحاد جماهیر شوروی و همچنین احزاب عضو انترناسیونال را تعیین می کرد.کمونیست همچنین فرض بر این بود که پس از سال 1945، دکترین رسمی سایر دولت‌های کمونیستی و دیگر گونه‌های همین تفکر نیز پس از استالین زدایی ایجاد شد.

همچنین رجوع کنید به:>

همچنین ببینید: تعبیر خواب موش چیست؟
  • معنای کمونیسم
  • معنای آنارشی
  • معنای آنارشیسم
  • معنای دولت لیبرال
  • معنای لیبرالیسم
  • معنای نئولیبرالیسم
  • معنای راست و چپ
  • معنای تاریخ

David Ball

دیوید بال یک نویسنده و متفکر ماهر است که اشتیاق زیادی به کاوش در قلمروهای فلسفه، جامعه شناسی و روانشناسی دارد. دیوید با کنجکاوی عمیق در مورد پیچیدگی های تجربه انسانی، زندگی خود را وقف کشف پیچیدگی های ذهن و ارتباط آن با زبان و جامعه کرده است.دیوید دارای مدرک Ph.D. در فلسفه از یک دانشگاه معتبر که در آن بر اگزیستانسیالیسم و ​​فلسفه زبان تمرکز کرد. سفر آکادمیک او او را با درک عمیقی از ماهیت انسان مجهز کرده است و به او اجازه می دهد تا ایده های پیچیده را به شیوه ای واضح و قابل ارتباط ارائه کند.دیوید در طول زندگی حرفه‌ای خود مقالات و مقالات تأمل برانگیزی نوشته است که به عمق فلسفه، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی می‌پردازند. آثار او موضوعات متنوعی مانند آگاهی، هویت، ساختارهای اجتماعی، ارزش‌های فرهنگی و مکانیسم‌هایی که رفتار انسان را هدایت می‌کنند را به دقت بررسی می‌کند.فراتر از فعالیت‌های علمی‌اش، دیوید به دلیل توانایی‌اش در ایجاد پیوندهای پیچیده بین این رشته‌ها مورد احترام است و دیدگاهی جامع در مورد پویایی شرایط انسانی به خوانندگان ارائه می‌دهد. نوشته‌های او به طرز درخشانی مفاهیم فلسفی را با مشاهدات جامعه‌شناختی و نظریه‌های روان‌شناختی ادغام می‌کند و خوانندگان را دعوت می‌کند تا نیروهای زیربنایی را که افکار، اعمال و تعاملات ما را شکل می‌دهند، کشف کنند.به عنوان نویسنده وبلاگ چکیده - فلسفه،جامعه شناسی و روانشناسی، دیوید متعهد به تقویت گفتمان فکری و ترویج درک عمیق تر از تعامل پیچیده بین این زمینه های به هم پیوسته است. پست‌های او به خوانندگان فرصتی می‌دهد تا با ایده‌های تفکر برانگیز درگیر شوند، مفروضات را به چالش بکشند و افق‌های فکری خود را گسترش دهند.دیوید بال با سبک نوشتاری شیوا و بینش عمیق خود، بدون شک یک راهنمای آگاه در قلمروهای فلسفه، جامعه شناسی و روانشناسی است. وبلاگ او با هدف الهام بخشیدن به خوانندگان برای شروع سفرهای درون نگری و بررسی انتقادی خود، در نهایت منجر به درک بهتر خود و دنیای اطرافمان می شود.